غرق دراوهام

دیشب لورنس روزن استاد انسانشناسی در دانشگاه پرینستون در مورد اندیشه های اسلامی در قضاوت سخنرانی کرد. سخنرانی بسیار جالب و جذابی بود و بیشتر از جنبه حقوقی، موارد فرهنگی در آن پررنگنتر می نمایید. او در دهه ۷۰ میلادی به قسمت هایی از آفریقای شمالی سفر کرده و در کنار تئوری، مثال هایی از تجربیات شخصی اش در این سفرها را نیز به عنوان شاهد می آورد.
چکیده کلامش را می توان در اینجا خلاصه کرد که در قضاوت اسلامی روابط منطقه ای - قبیله ای بسیار تاثیر گذار است. قاضی بجای اینکه مانند قضاوت در دنیای مدرن بر اساس اسناد و مدارک (واقعیت ها) قضاوت کند بر اساس شناخت شخصی خود از متهم یا متهمین (اینکه از کدام فرقه هستند، از کدام منطقه می آیند، روابط فرهنگی در آن منطقه چگونه است و ...). نکته ای که لورنس به ان اشاره کرد و خیلی برای من جالب بود این است که در این فرهنگ همه افراد داعیه آن دارند که در شناخت دیگران خبره هستند (همان جمله معروف من خوب آدما رو می شناسم.)
برای مثال می گفت در سفرهای خود بسیاری را ملاقات کرده که به او گفته اند، به ما در مورد محل تولد، روابط اجتماعی، دوستان، آشنایان شخصی که در زندگی مان ملاقات نکرده ایم اطلاعات بده تا ما برای تو بگوییم که او چگونه آدمیست و آیا در یک پرونده قضایی می تواند متهم باشد یا نه؟ قضاوت براساس اوهام و فسانه.
و چه جانها که برپایه این اوهام بی پایه از دست رفته چون این تفکر نه در ذهن قاضی بلکه در ذهن جامعه ای خانه نهاده. وقتی در روابط اجتماعی خود با این تفکر قضاوت کنیم، دیگر از قضاوت شدن به همین منوال تعجب نمی کنیم.

0 نظرات: