برنامه چهارشنبه های تفسیر خبری از صدای آمریکا رو هر هفته گوش می کنم. این هفته علیرصا نوری زاده موفق نشده بود که کامل در برنامه شرکت کنه و شخص دیگری به نام علیرضا حقیقی از تورنتو در برنامه به همراه محسن سازگارا حضور داشت. این بار برخلاف علیرضا نوری زاده که همیشه سخنش رو با جمله "بنده در تایید سخن آقای سازگارا ..." آغاز می کرد و نظر موافق یا مخالفش و اعلام می کرد، حقیقی در ابتدای سخن به طور شفاف مخالفت خودش رو با تحلیل سازگارا اعلام می کرد و به بیان نظرات خودش می پرداخت.
در طی این مخالفت ها، بحث کمی هم تند شد و سازگارا شروع به تحقیر حقیقی کرد به این مضمون که "جوجه ما بهتر از تو می فهمیم". هر چند در نزد من که نسبت به هیچ کدوم سمپاتی ندارم، سازگارا با این مواضع، جایگاه خودش رو پایین آورد هر چند که تحلیل های حقیقی قوی و قانع کننده نبود. وقتی این برنامه رو دیدم به خودم گفتم که درس خوبی که میشه از اینجا گرفت اینه که در بحث اصلا به شکست طرف مقابل نباید فکر کرد باید نظرت رو مدلل ارائه کنی و واقعا به شعور شنونده خودت احترام بگذاری تا اگر استدلال قوی باشه، شنونده که در موضع رقابت قرار نداره بتونه خودش قضاوت کنه و مطلب رو درک کنه. ایراد بزرگی که در برنامه صدای آمریکا هستش و دیشب نیز باز هم توسط جمشید چالنگی، مجری برنامه، تکرار شد، این هست که مصرانه سعی در نتیجه گیری موضوعات در ذهن بیننده یا شنونده را دارند. یعنی فقط به بررسی و تحلیل پرداخته نمیشه بلکه باید نهایتا آن چیزی در ذهن من، به عنوان مخاطب، در انتهای برنامه شکل بگیرد که دست اندرکاران برنامه می خواهند.
حتما یکی می پرسه که اگه اینجوری هستش چرا نگاه می کنی؟ دلیلش ضعف خبری رسانه های داخلی و آزاد هستش. البته اگه اونها هم موجود بود باز هم نگاه می کردم تا ببینم دیدگاه کسانی که از بیرون ماجراها رو تحلیل می کنن چی هستش.
نکته دیگه این هستش که چرا این ها هم به نوعی با آمدن خاتمی و حرکت اصلاحی از درون مخالفت می کنن و اصلاحطلبان رو به اصطلاح اصلاحطلبان می خوانند؟ مگه این ها با حمله نظامی به ایران مخالف نیستن، مگه با انقلاب مخالف نیستن؟ مگه اینقدر شعار دموکراسی نمی دن؟ پس اگه حرکت آرام و اصلاحی نکنیم که هیچ دیکتاتوری نمی آد فردا بگه من می خوام برم. اگه با اتکا به قانون مبارزه نکنیم که فردا باید حرکت های تند و انقلابی رو تجربه کنیم. اگه گروهی نتوانستند یک راهی رو ادامه بدهند و به هر دلیلی جلای وطن کرده اند، معنیش این نیست که اون راه اشتباه است، من می گم نتوانسته اند و وسعشون همینقدر بوده و حتی خداوند هم از آنها بیشتر از توان و وسعشون انتظاری نداره چه برسد به جامعه. پس بهتره اعلام کنن ما نتونستیم نه اینکه نشدنی هستش.
0 نظرات:
ارسال یک نظر