مبارزان عصر نو (بخش اول)

در اینجا قصد دارم در چند نوبت و با یاری گرفتن از نظرات شما، یکی از دغدغه های شخصی خودم را مطرح کنم تا با بحث و تبادل نظر پاسخی برای آن بیابم.
روزگاری است از خودم می پرسم: به نظر تو واقعا چه تفکری می تواند در بهبود شرایط کنونی ایران موفق باشد؟ دیدگاهی که بر اساس درد و رنج نامردی های نامردان برحسب تکلیف انسانی یا اسلامی برای مبارزه با بی عدالتی ها بپا خیزد (تفکر آرمان خواهانه)؟ یا کسانی که برای اصلاح امور و تصاحب عروس هزار داماد قدرت وارد صحنه شده و با رندی به سیاست ورزی بپردازند (تفکر مصلحت اندیش)؟
به نظر من بدلیل عبور مسیر مبارزه سیاسی از شاهراه استبداد از یکسو و بالا بودن هزینه فعالیت سیاسی در ایران از دیگر سو، سیاسیت ورزان رند برای بقاء خود ناچار به همراهی با قدرت هستند. این دسته مایل به اصلاح امور و بهبود شرایط می باشند ولی حاضر به پرداخت هزینه بالای آن نخواهند بود زیرا آنچه در این مسیر نیاز است همان از خود گذشتگی است که جز درراستای آرمان توجیه پذیر نخواهد بود. بچه هایی که در طول این دوران با زندان دست و پنجه نرم کرده اند اغلب در خاطرات خود بازگو می کنند که یکی از مهمترین اهدافی که در بازجویی ها دنبال می شود، همان تحقیر آرمان و اعتقادات مبارزاتی شخصیت بازداشت شده می باشد. آنها می دانند که انسانی که برای آرمانش مبارزه نکند یا آرمانی نداشته باشد، بدون درنگ به دنبال راهی می گردد تا با کمترین هزینه از بند بگریزد و در این شرایط برای رهایی و فرار از پوچی زندانی بودنش حاضر است بر همه چیز اعتراف کند، حتی کارهای دروغ و نکرده.
حال پرسش اینجاست که آرمان خواهی و مبارزه با اعتقاد (از واژه ایدئولوژی فرار می کنم تا برچسب انقلابی گری به آرمان خواهی مقصود در اینجا نخورد) تا چه حد با مبارزه در سایه قانون اساسی که با اصطلاح، اصلاحات خوانده می شود، همخوانی دارد؟ در همین ابتدا شخص آرمانگرا باید قانون اساسی ای را بپذیرد که در صدر آن اصولی در تضاد با آزادی و عدالت بنا شده است. او باید به خود بگوید من این اصل را که مغایر اصولم است می پذیرم تا به هدف نهایی برسم. ولی این پذیرش از او و ماهیتش به دور است و با این روند در زمره مصلحت اندیشان قرار می گیرد.
در اینجا توقف می کنم و تا اینجا از خوانندگان خود سوالی مشخص دارم:
شما آرمان خواهی را برای مبارزه با استبداد موجود موثر می دانید یا مصلحت جویی را؟ چرا؟
امیدوارم با نظراتی که از دیدگاه های شما دریافت می کنم بتوانم این موضوع را کامل کنم.

2 نظرات:

ناشناس گفت...

salam masood jan delam barat tang shode yadete rozai akhre raftanet to otaghe ravabet omomi sigar mikeshidim yadesh be khir ama javabe soalet man maslehat joi ro ye no aramn gerai barai residan be hadaf midonam hamishe nabayad be feker araman bod ba didan sharayet shayad khode aramn pirozish to maslaehat gerai bashe

ناشناس گفت...

rasti hanzalam !